دانلود رمان میم عزیز - نوشته محمد حسن شهسواری

محمد حسن شهسواری : ممکن است (میدانیم که فرض محال، محال نیست) سه چهار نویسندهی جوان،
چشمشان به محمدحسن شهسواری باشد که چه کار میکند. چند سالی هست که معلمی
رماننویسی میکنم. طبیعی است وقتی یک نویسندهی جوان به یک معلم میرسد
اولین پرسشهایش در مورد تکنیکهای داستاننویسی باشد. اما دو سه سالی هست
که اولین (و گاه تا دهمین) پرسش نویسندگان جوان از من این است که فلانی!
فکر میکنی رمانمان مجوز بگیرد؟ یا چه کار کنیم مجوز بگیرد؟ خب این یعنی
تعطیلی ادبیات. یعنی ورود مقدار معتنابهی سم به خون رقیق ادبیات ما. یعنی
مرگ قریبالوقوع.
فکر کردم وقتی من رمانی تقریباً مجوزگرفته را به صورت چاپی منتشر نکنم و کاملاش را در اینترنت بگذارم، آن سه چهار نفر، حداقل در زمان نوشتن، به مجوز فکر نخواهند کرد.
رودهدرازی
نکنم. برای نوشتن میم عزیز همهی سواد و تلاشم را به کار بردم تا
خوانندهی این نوع رمان از آن لذت ببرد. فقط امیدوارم شرمندهشان نشوم