سانسور باتوم
کمی آنطرفتر کنار کناری دژبانی با باتوم میکوبید توی سر سربازی که به زانو نشسته بود، میکوبید توی سر سربازی که به زانو نشسته بود، میکوبید توی سر سربازی که به زانو نشسته بود، میکوبید میکوبید میکوبید توی سر سربازی که روی زمین افتاده بود...
عقرب روی پلههای راهآهن اندیمشک یا از این قطار خون میچکه قربان! / نوشته حسین مرتضائیان آبکنار / نشر نی
صفحهی شصت و شش
لغو مجوز شده در سال 87
خوابگرد : نهم تا پانزدهم مهرماه، هفتهی کتابهای ممنوع است. بیایید با سانسور بازی کنیم. از کتابخانهی خود کتابی را که دیگر اجازهی چاپ ندارد، بردارید و جملهای دلخواه از آن را به اضافهی نام کتاب و نویسنده یا مترجم آن برای دیگران بنویسید. این توضیح را هم زیر آن اضافه کنید تا دیگران هم در این بازی شرکت کنند. اگر هم خودتان نویسنده یا مترجم اید، میتوانید در کنار این کار، مواردی از سانسور کتاب یا کتابهایتان را هم برای خوانندگان بنویسید.
+ نوشته شده در جمعه چهاردهم مهر ۱۳۹۱ ساعت 21:32 توسط david
|