ما سال‌هاست که اخلاق را باخته‌ایم، وقتی یکی یکی و با غرض‌ورزی، آدم‌ها را ربط می‌دادیم به نهادهای خاص، وقتی نقل محفل‌مان روابط خصوصی آدم‌ها بود، وقتی نتوانستیم در نقدهایمان اثر را از صاحب‌اش جدا کنیم؛ حالا فقط همه چیز عیان شده است. به لطف نقاب فضای مجازی و جمع‌های کوچک و گپ و گفت‌های خصوصی، نفرتی هولناک زیر این سقف، میان اهل ادبیات، گسترده شده و مثل اتاقی پر از گاز، منتظر یک جرقه است.
«ما نویسنده‌ایم»...هفده سال پیش آدمهایی مثل گلشیری، براهنی، احمد محمود، بیضایی، شاملو، رادی،مندنی‌پور و کوثری، پای این جمله را امضاء کرده‌اند و گفته‌اند: «مسئولیت هر نوشته‌ای با همان کسی است که آن را آزادانه می‌نویسد و امضا می‌کند. پس مسئولیت آنچه در داخل یا خارج کشور به امضای دیگران، در موافقت یا مخالفت با ما نویسندگان ایران منتشر می‌شود، فقط بر عهده‌ی همان امضاکنندگان است. بدیهی است که حق تحلیل و بررسی هر نوشته برای همگان محفوظ است، و نقد آثار نویسندگان لازمه‌ی اعتلای فرهنگ ملی ماست، اما تجسس در زندگی خصوصی نویسنده به بهانه‌ی نقد آثارش، تجاوز به حریم اوست و محکوم شناختن او به دستاویزهای اخلاقی و عقیدتی خلاف دموکراسی و شئون نویسندگی است. همچنان که دفاع از حقوق انسانی و مدنی هر نویسنده نیز در هر شرایطی وظیفه‌ی صنفی نویسندگان است»
.